English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6362 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
integrated accounting package U بسته پیش نوشته حسابداری مجتمع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
accounting package U بسته پیش نوشته حسابداری
modular accounting package U برنامه پیش نوشته حسابداری واحدی
cost accounting U حسابداری قیمت تمام شده حسابداری هزینه حسابداری صنعتی
packaged software U بسته پیش نوشته
software package U بسته پیش نوشته نرم افزاری
cost accounting U حسابداری قیمت تمام شده حسابداری صنعتی
dip U Package Line in Dual وسیلهای که روی ان یک مدار مجتمع نصب میشود بسته درون برنامه دو واحدی
dips U Package Line in Dual وسیلهای که روی ان یک مدار مجتمع نصب میشود بسته درون برنامه دو واحدی
flat U بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
flattest U بسته مدار مجتمع که لبههای آن افقی هستند و باعث میشود وسیله مستقیماگ در PBS نصب شود و نیازی به سوراخها نیست
current cost accounting حسابداری هزینه جاری حسابداری براساس نرخ های جاری
packet U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packets U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
bookwork [bookkeeping] U حسابداری [حسابداری]
book keeping U حسابداری [حسابداری]
cost accounting U حسابداری
accountancy U حسابداری [حسابداری]
accountancy U حسابداری
accounting U حسابداری [حسابداری]
accounting U حسابداری
integrate circuit transistor U ترانزیستور در مدار مجتمع ترانزیستور مجتمع
single entry U حسابداری ساده
tally sheet U کاربرگ حسابداری
vouchers U سند حسابداری
national accounting U حسابداری ملی
double entry bookkeeping U حسابداری دوبل
voucher U سند حسابداری
sales accounting U حسابداری فروش
stock accounting U حسابداری موجودی
inflation accounting U حسابداری تورمی
single entry U حسابداری فردی
accounting machine U ماشین حسابداری
comptroller U بازرس حسابداری
accounting principles U اصول حسابداری
accounting profit U سود حسابداری
accounting system U نظام حسابداری
accounting system U سیستم حسابداری
accounting price U قیمت حسابداری
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
accounting profit سود از دیدگاه حسابداری
accountable depot U مرکز نگهداری سوابق حسابداری
child window U پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
accounting U اصول حسابداری برسی اصل و فرع
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
current purchasing power U حسابداری که در ان نرخهای جاری مبنای محاسبه میباشند
multicast packet U بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
orphan U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphans U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned U خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
credit U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credited U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
crediting U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credits U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
accounts package U نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
accounting package U نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
corporate model U نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
slated items U مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
complexes U مجتمع
colony U مجتمع
colonies U مجتمع
complex U مجتمع
integrate electronics U الکترونیک مجتمع
integration U مجتمع سازی
hardware U مدارهای مجتمع
integrate resistor U مقاومت مجتمع
integrate transmission line U خط انتقال مجتمع
integrated circuit U مدار مجتمع IC
integrate system U سیستم مجتمع
integrated program U برنامه مجتمع
integrated circuit U مدار مجتمع
i.c. U مدار مجتمع
tail clusters U ابگیرهای مجتمع
regrouping U مجتمع شدن
biocinosis U مجتمع زیستی
integrate U مجتمع کردن
integrates U مجتمع کردن
regroup U مجتمع شدن
regroups U مجتمع شدن
integrating U مجتمع کردن
integrate circuit U مدار مجتمع
regrouped U مجتمع شدن
assembles U مجتمع کردن
assembled U مجتمع کردن
assemble U مجتمع کردن
port complex U مجتمع بندری
cell assembly U مجتمع یاختهای
integrated data processing U پردازش داده مجتمع
monolithic integrated circuit U مدار مجتمع یکپارچه
join up U مجتمع کردن هواپیماها
vector data aggregate U بردار اطلاعات مجتمع
microcircuit U مدار مجتمع پیچیده
medium scale integration U مدار مجتمع با دو قطعه
integrated software U نرم افزار مجتمع
idp U پردازش داده مجتمع
integrate magnetic circuit U مدار مغناطیسی مجتمع
integrate logic circuit U مدار منطقی مجتمع
integrate transmission system U سیستم انتقال مجتمع
integrate electronic component U قطعه الکترونیکی مجتمع
commercial center [American] U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
shopping centre [British] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping mall [American] U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
strip mall U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British] U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
mall U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
small scale integration U مجتمع سازی در مقیاس کوچک
integrate circuit technology U مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
integrate semiconductor circuit U مدار نیمه هادی مجتمع
microcontroller U مدار مجتمع که حاوی CPU
shopping mall [American] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
strip mall U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail park U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
mall U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
medium scale intergration U مجتمع سازی در مقیاس متوسط
medium scale integration U مجتمع سازی در مقیاس متوسط
retail park U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
large scale integration U مجتمع سازی در مقیاس بزرگ
shopping center [American] U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
shopping centre [British] U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
speech U مدار مجتمع با صوت تولید شده .
speeches U مدار مجتمع با صوت تولید شده .
parallel U مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
paralleled U مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
paralleling U مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
parallelled U مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
parallelling U مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
ultra large scale integration U مجتمع سازی در مقیاس ماوراء بزرگ
parallels U مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
usli U مجتمع سازی درمقیاس ماوراء بزرگ
very large scale integration U مجتمع سازی در مقیاس بسیار بزرگ
generations U کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
base complex U مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
generation U کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
crom U قسمت مجتمع اکثر تراشههای واحدپردازش مرکزی
opto electronics U تکنولوژی مربوط به مجتمع سازی دانش نور و الکترونیک
comprehensive job U کاری که کلیه اجزا ان در رشته واحدی مجتمع شود
substrate U ماده اصلی که روی آن یک مدار مجتمع ایجاد میشود
music chip U مدار مجتمع قادر به تولید صوت موسیقی و tane
msi U مجتمع سازی در مقیاس متوسط Integration Scale edium
lsi U Integration Scale Large مجتمع سازی در مقیاس بزرگ
jumbo chip U مدار مجتمع که از مهر نیمه هادی استفاده میکند
ices U System Engineering IntegratedCivil سیستم مجتمع مهندسی عمران
metal oxide semiconductor U طراحی مدار مجتمع و روش ساخت با استفاده جفت تراتریستورهای p و n
microprocessors U مدار مجتمع که حاوی تمام قط عات واحد پردازش مرکزی
microprocessor U مدار مجتمع که حاوی تمام قط عات واحد پردازش مرکزی
third U محدوده کامپیوترها که مدررهای مجتمع به جای ترانزیستور به کار می رفتند
thirds U محدوده کامپیوترها که مدررهای مجتمع به جای ترانزیستور به کار می رفتند
vhsic program U Circuit Integration HighSpeed Very program برنامه مدار مجتمع بسیارسریع
writs U نوشته
writ U نوشته
inscription U نوشته
deposition U نوشته
depositions U نوشته
papeteries U نوشته
epigraph U نوشته
scrip U نوشته
manuscript U نوشته
letter U نوشته
inscriptions U نوشته
letters U نوشته
manuscripts U نوشته
paper work U نوشته
record U نوشته
texts U نوشته
text U نوشته
opuses U نوشته
opus U نوشته
inhibit U توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
inhibits U توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
pinout U شرح محل سوزن ها در مدار مجتمع به همراه کار و سیگنال آنها
piggyback U اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
piggybacks U اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
it is written that U نوشته اندکه
ancient manuscript U نوشته قدیمی
chirograph U دست نوشته
manuscript U دست نوشته
writing U نوشته نوشتجات
hand writing U دست نوشته
hierogram U نوشته قدس
pseudograph U نوشته جعلی
handwriting U دست نوشته
petrograph U سنگ نوشته
callout U نوشته راهنما
petroglyph U سنگ نوشته
written U نوشته شده
cryptograph U نوشته رمزی
cryptogram U نوشته رمزی
writings U نوشته نوشتجات
dual U استاندار بستههای مدار مجتمع با استفاده از دو ردیف موازی از سوزنهای متصل در امتداد لبه
wafers U یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی ان مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند
wafer U یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی ان مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند
wafer scale integration U یک قطعه بزرگ که از مدارهای مجتمع کوچکتر تشکیل شده است که بهم وصل هستند
SOS U Sapphire On Silicon فرایند ساخت تراشههای مجتمع روی لایههای سیلیکان و یاقوت کبود
imperscriptible U فاقد اجازه نوشته
scrolls U نوشته یافهرست طولانی
scroll U نوشته یافهرست طولانی
Recent search history Forum search
1tink and grow rich
1گج
2مجتمع تجاری
2مجتمع تجاری
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1نوشته شده است
1این پیج بزودی بسته خواهد شد
1می خواستم دو جمله زیر را ترجمه کنید
2Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
1Current passworda
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com